گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

توی این پست گفته بودم وقتی نتیجه ها رو اعلام کردن میام و میگم بهتون که چی شد.

در کمال ناباوری قبول شدم. میدونستم مصاحبه رو گند زدم ولی هر روز سایت رو چک میکردم ببینم نتیجه ها رو اعلام کردن یا نه. 

ترم مهر که مجازی هست. ولی خوب بعدش امیدوارم مجازی نباشه. 

اینم از دست سرنوشت. یادم هست بعد از مصاحبه اصلا فکم افتاده بود. کفم بریده بود..

 من خودم رو برای چیزای دیگه اماده کرده بودم. اینا اصلا یه جوری دیگه سوال کردن. 

ولو شدم روی تختم. بلد نبودن هام تف شده بود توی صورتم...فقط خیره شده بودم به پرده های پنجره ی اتاقم. 

وقتی هم اسم ها رو اعلام کردن خرکیف نشدم. خوشحال نبودم. ولی اینکه پذیرفته شده بودم خوب بود. 

۷۰٪ میخواستم انصراف بدم. بهم گفتن با این شرایط مملکت که هر روز که از خواب بیدار میشن یه قانون جدید تصویب میکنن و فرایند فرسایشی پشت کنکور نشستن و الف بودن این دانشگاه و هیئت علمی های خفنش و کلی دلیل دیگه حماقت هست بخوای بمونی واسه سال دیگه.... 

دیگه رفتنی شدم. اینم از ادامه تحصیل ما.

میتونید ابراز خوش حالی و تبریک هاتون رو با لایک بهم نشون بدین :))

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۰
مسافر

به نظر من امکان نداره ادم ها بدون فکر حرف بزنن.

اونهایی که سنجیده حرف میزنن همون هایی هستن که خوب فکر میکنن.

و فکر رو خوب مزه مزه میکنن.

و اونایی که بد حرف میزنن همونایی هستن که فکرای بد و سیاه توی ذهنشون دارن.

ادمها هر چقدر ذهن سیاه تری داشته باشن

راحت تر و بیشتر واژه های سیاه از دهنشون بیرون میاد.

اینایی رو دیدین دعوایی هستن و تند و خشن حرف میزنن؟

اینها روزی چند ساعت توی ذهنشون من و شما رو میزنن و میکُشن و کتک کاری میکنن.

که حالا یه مقداری از اون سیاهی های ذهنشون 

داره در قالب واژه ترشح میشه بیرون!!!

موافقین ۳ مخالفین ۱ ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۱۵:۳۵
مسافر