گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

۴ مطلب در خرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش

حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۱ ، ۱۷:۲۲
مسافر

هر از یه مدت ذهنم به طرز عجیبی درگیر رفتن میشه. درگیر رفتن از این مملکت. 

خیلی چیزا برام کم رنگ شده. خیلی چیزها مفهومش رو از دست داده. خیلی چیزها برام مفهوم جدیدی پیدا کرده. بعضی چیزا که برام قبلا مهم نبود الان مهم شده. خستم. خسته از امیدواری به زندگی توی این مملکت. میترسم. از تشکیل زندگی و به دنیا اوردن یه بچه توی این مملکت میترسم. هر کی دور و برم سرش به تنش می‌ارزید رفت. بهترین های دبیرستان. بهترین های دانشگاه. بهترین های.....همین طور برو جلو. چقدر خوش حالم به اون خاستگارم که به واسطه ی شغلش امکان خروج از ایران رو نداشت و برای خانواده اش هم محدودیت بود ،جواب منفی دادم. خدیا دمت گرم . دستم رو گرفتی. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۰۰
مسافر

 

ای خودم:

یکی از ارکان های هدیه‌ی خوب دادن، انتخاب زمان مناسب برای هدیه دادن هست.

شما هر چقدر هم که هدیهتون فاخر باشه ، اگر توی یه زمان نامناسب اون رو به طرف بدید ، از ارزشش خیلی کم میشه.

خود طرز هدیه دادن، زمان تقدیم کردنش هم باید درست و فاخر باشه. 

هول هولکی همین طور یه چیزی رو به یکی دادن، باعث میشه بعدا حس بدی بهتون دست بده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۱ ، ۰۶:۳۹
مسافر