گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

۴۳ مطلب با موضوع «تجربه نوشت» ثبت شده است

برحذر باشیم از اینکه وقتی یه نفر داره یه خرج سنگین میکنه، توهم این رو داشته باشیم که wow این خیلی پول داره و توی همون برحه ازش بخوایم پول بگیریم. طرف خیلی راحت میگه نه. با این دلیل که، خیلی هزینه کردم و دستم تو خرج هست. نمیتونم الان پول بدم بهت !!!

+ممکنه طرف حتی مادر و یا برادرت باشه.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۰۲ ، ۱۳:۴۳
مسافر

بازه ی بین دو ترم که بچه های واحد ها جا به جا میشدن، مسئول خوابگاه اومد بهم گفت یه واحد ۴تخته هست. بیا برو اونجا. یه واحد دیگه هم هست ۶ نفره هستن اونجام خوبه. جابه جا شو. اون موقع سریع خیلی تند رد کردم پیشنهادش رو. و الان یه جورایی پشیمون هستم.

احساس میکنم عمده ی جواب منفیم از جنس لجبازی و سفت یه جایی موندن بود. تحلیل نکردم که اونجا چه مزیت هایی داره اینجا موندن چه معایب سنگینی برام داره. متاسفانه راه بازگشتی نیست. 

نتیجه گیری=> وقتی حتی برنامه ات رو ۱۰۰ درصد چیدی اینقدر یه ضرب و سفت نگو نه. مگه فکر کردن چی از ادم میگیره. 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۴۶
مسافر

فکر و احساس میکنم که:

عموما دو دسته ادم، خوبی هایی که یک فرد در گذشته و زمان حال در حقشون کرده و میکنه رو فراموش میکنند:

۱- نامرد ها 

۲- احمق ها

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۵۵
مسافر