گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

از دیگران(۴)

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۱۴ ب.ظ

چشم فروبسته اگر واکنی

در تو بود هر چه تمنا کنی

 عافیت از غیر نصیب تو نیست

غیر تو ای خسته, طبیب تو نیست

از تو بود راحت بیمار تو

نیست به غیر تو پرستار تو

چاره ی خود کن که حبیب خودی

چاره ی خود کن که طبیب خودی

غیر که غافل ز دل زار توست

بی خبر از مصلحت کار توست

رهی معیری

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۲۱
مسافر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی