گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

خیلی وقت ها واقعا ادم باید به آشنایی و رابطه، مدل fun نگاه کنه. چون بخوای جدی بگیری، خودت اذیت میشی! که آره این کار رو کرد... اون کار رو کرد... ولش کن.. آدمی بود یه قهوه قراره بخوریم تموم. پیچده اش نکنیم. تحلیل فلسفی نزاریم رو هر چی دیدیم. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۳ ، ۱۳:۱۸
مسافر

رد فلگ که توی رابطه کم نیست. منتها قهر کردن و حرف زدن وقتی که ناراحت هست و از همه بدتر تلافی کردن این دیگه واقعا یه رد فلگ وحشتناک واضح هست. 

فکر کن برای طرف تایم نداری که باهاش بری بیرون، به جای اینکه درک کنه، صبر میکنه دفعه ی بعدی که تو گفتی بریم بیرون، میگه نه من نیستم و ... 

با حالتی که قشنگ میگه خوردی ضربتی، ضربتی نوش کن!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۳ ، ۱۳:۱۶
مسافر

خیلی وقت ها ادم با یک فرد با سن بالاتر دیت میره، و فکر میکنه که خب سنش بیشتر هست طبیعتا رفتارهای بالغانه تری خواهد داشت و در خیلی چیزها به ثبات بهتری رسیده. مثلا از نظر مالی. مخصوصا از نظر اینکه بلاخره در خیلی چیزها تکلفیش با خودش مشخص شده باشه. اینکه اهل چطور رفت و امد هایی هست. روحیاتش چطور هست بالاخره.

با بعضی ها دیت میری، طرف یهو در آستانه ی ۴۰ سالگی هست اصلا انگار که نه انگار. 

فقط قالتاق تر شدن در هزینه نکردن. گل نخریدن. جای خوب رستوران و کافی شاپ نرفتن. دمنوش سفارش دادن!!! ارزون ترین چیز منو!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۳ ، ۱۳:۱۵
مسافر