گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

آخرین مطالب

۶ مطلب در دی ۱۴۰۳ ثبت شده است

واقعا توی ایران اگر قرار باشه غر بزنیم. صبح تا شب، شب تا صبح باید غر بزنیم. 

غز زدن واقعا مشکل رو حل نمیکنه. یادم بمونه که غز زدن باعث میشه توی مشکل عمیق تر فرو برم و مشکل مثل چسب بهم بچسبه. اگر همون موقه نمیتونم مشکل رو حل کنم، فاصله بگیرم ازش. همین. 

 

+یادآوری: پادکست های مل رابینز و نرم افزار اکسل روی مک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۰۳ ، ۲۱:۱۲
مسافر

گاهی اوقات شنیدن حرف های دیگران و درد و دل هاشون مثل این میمونه که به ذهن و روح آدم سیاهی انتقال پیدا کنه. من؟ واقعا سعی میکنم دور بیاستم.

یه راه حل که به ذهنم رسیده این هست که فورا نباید جواب تلفن های این آدم ها رو داد. اگر صبح زنگ میزنه تو همون لحظه جواب نده. چون واقعا ممکن هست حرف هایی بزنه که ذهن تو رو بریزه بهم. 

یه راه حل دیگه هم میتونه این باشه که بگی من باید برم و دوباره بهت زنگ میزنم ولی تا یه مدت نزنی، که طرف از هیجان تعریف کردن و درد و دل بیفته. 

یه راه حل هم این هست که بگی من فقط ۱۰ مین وقت دارم بعدش منتظر تماس هستم که اون حرف هاش رو کوتاه کنه. و یا بگی دارم میرم بیرون و نمیشه گوشی دستم باشه خطرناک هست. 

خلاصه حرف زدن رو باید پیچوند. (شاید بعدا این پست اپدیت بخوره و راه حل های علمی یاد بگیرم. برخورد های قاطع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۳ ، ۲۰:۱۶
مسافر

در نظر، عقیده و زندگی زیسته ی دیگران، دنبال تایید گرفتن واسه درست بودن و کافی بودنت در مسیری که داری میری نگرد. یه آدم یه کامپلکس هست. مجموعه از دیوارهای ذهنی که هنوز فرو نریختن. چون خیلی محکم هستن و حالا حالا ها باید پتک بخورن. دیوارهای ذهنی که در حال فروپاشی هستن. دیوارهای ذهنی که مدت ها قبل فروریختن و بعدش اون آدم گره های ذهنیش تا حدی باز شد و دنیا رو با یه عینک جدید دید. وقتی از یکی نظر میپرسیم اون با انواع دیوارهایی که توی ذهنش داره به ما پاسخ میده. با انواع بیماریهایی که خودش داره. با تمام ترس هاش. و از اون طرف با تمام اعتماد به نفسی که در طول سالیان دراز اون رو ساخته. شاید بگه آره بیا توی این مسیر. این مسیر خیلی مسیر راحتی هست. اما لزوما واسه ماهم آسون نیست. اون اعتماد به نفسش رو ساخته. لزوما ما همچین اعتماد به نفسی نداریم. خلاصه ی مطلب همون چیزی که خط اول گفتم. در زندگی آدم‌های دیگه، دنبال تایید شدن مسیر و روش مون، دنبال کامل و بهینه بودن رفتارهامون نگردیم. مسیر خودمون رو بریم. اشتباهات خودمون رو داشته باشیم. خیلی وقت ها کوتاه ترین مسیر، اشتباه کردن های متعدد هست. خیلی وقت‌ها آدم هایی که داریم درستی و غلطی ازشون میپرسیم، صرفا اعتماد به نفس بیشتری نسبت به ما دارن و نه هیچ چیز دیگه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۰۳ ، ۰۲:۵۶
مسافر