گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

بایگانی
آخرین مطالب

۶۶ مطلب با موضوع «تجربه نوشت» ثبت شده است

۱-  یه "بلد نبودن" همیشه یه "بلد نبودن" باقی میمونه. مگر اینکه "بری و یادبگیری" اون مساله رو!

۲- کارها با به تاخیر انداخته شدن آسون تر نمیشن. توی همون level ای که بودن باقی میمونن!

۲۴ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۰۴
مسافر

وقتی داری یه دوره ی روانشناسی و توسعه ی فردی و امثالهم گوش میکنی و تحت آموزش هستی، اگر مربی میگه همین الان برید به پنج تا آدم دور و برتون بگید پنج تا از ویژگی‌های شما رو بگن، بلند نشید این سوال رو برید از اون آدمی بپرسید که میدونید کلا شخصیت پایداری نداره و رابطه‌اش با شما داستان داره. 

چون نتیجه‌اش چیزی جز نبش قبر نیست. طرف فرهیخته نیست که تو فاز خودسازی و اینا باشه. وامیسته نبش قبر که اره یادت هست من از تو اِسپری مو خواستم ندادی!!! یادت هست فلان موقع خوراکی هاتو به من ندادی!!!

دقیقا همین قدر تباه :/

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۷:۱۵
مسافر

زندگی؟

مجموعه‌ای ست از بلد بودن‌ها و بلد نبودن‌ها.

واقعا جمله‌ی "ما بد نبودیم، بلد نبودیم"، بی نهایت جمله ی درستی هست! بی نهایت!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۰۴
مسافر