گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

۳۰ مطلب با موضوع «تئوری‌های یک مسافر» ثبت شده است

جنگیدن زمان داره. بلدی میخواد. وقت داره.

فکر کن مثلا خونه نگرفته باشی، بحث کنی سر اینکه کی بیاد کی نیاد...بزار خونه رو بگیری بعدش به موقع براش قانون هم میزاری... اعمال قدرت هم میکنی!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۳ ، ۱۳:۲۶
مسافر

وقتی میری یه جایی و میخوای به میزبان کمک کنی، فقط کمکت رو بکن... پیشنهاد نده اون قدرها... چی کار داری تو...اصلا نگو چرا میخوای حلوا سفارش بدی و حلیم بادمجون. بیا از فلان فقط فلان قدر بگیر. هیچی نگو بابا. سفارش بده بره. پول تو که نیست. مهمونی تو که نیست. بعضی بحث ها واقعا به کردنش نمی‌ارزه!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۳ ، ۱۳:۲۲
مسافر

مراقب باش!

آدمی که امروز بهت کمک میکنه، ممکنه فردا و فرداهایی بیاد که خیلی راحت ایگنورت کنه! و هیچ کمکی نکنه. مخصوصا وقتی طرف خانواده ات نیست. 

یا حوصله نداره... یا انگیزه نداره چون براش منفعتی نداره این کمک کردن... یا مثل خودت دلسوز کار تو نیست...

 

+هم‌آزمایشگاهی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۳ ، ۱۳:۲۰
مسافر