گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

بایگانی
آخرین مطالب

۷ مطلب با موضوع «یکی را دوست میدارم» ثبت شده است

پول خوبه!

شهرت خوبه!

زیبایی خوبه!

عشق حتی!

اگر جنبه اش رو داشته باشیم!

اگر "درگیر و وابسته‌اش" نشیم!

هر کدوم از این بالایی ها 

پتانسیل اینو داره که ادم رو تو خودش غرق کنه!

همه‌اش خوبه

اگر غرق نشیم!

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۰۰:۲۷
مسافر

دختر_افغانbroken heart

قشنگ_و_دلربایی...broken heart

به کدامین گناه حق نفس کشیدن رو ازت گرفتن؟broken heart

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۹:۲۳
مسافر

سر کلاس یکی از استادهای این ترم مجموعه احساساتی رو تجربه میکنم شبیه به مجموعه احساسات یک پسر فقیر که عاشق دختر پادشاه شده. دختر پادشاه که مغرور هست . از وجود این پسر و احساسش و حساس بودنش اگاه نیست...

همین قدر غمگین

همین قدر ناامید

همین قدر رویایی

 

+ احساس بی کفایت بودن و بلد نبودن و اینکه چرا من اون قدری که باید نمیتونم سوالات رو خوب پاسخ بدم و ....

+توی پرانتز بگم که من قوی ترین دانجشوی اون کلاس هستم.و پاسخ هام  خیلی وقتها بهتر از کل کلاس هست.(نکنه توهم قوی ترین بودن دارم؟ شاید هم قوی ترین نباشم... آره شاید نباشم)

+ شاید بهتر باشه که بیخیالی طی کنم. ولی فیدبک مثبت گرفتن از یه استاد سخت گیر که به چیزی که گیر نده نیست لذتی داره که برام با کمتر چیزی قابل مقایسه هست. 

+فکر میکنم هیچ چیز به اندازه ی سطح علمی وسواد یه ادم نمیتونه من رو تحت تاثیر قرار بده. و مجذوبم کنه.

+سر کلاس این استاد از ادامه تحصیل منصرف میشم. اصلا سر کلاسش مجذوب تحصیل و علم نمیشی و پانزده دقیقه یکبار احساس بی ارزشی میکنی. اینقدر که میکوبه دانشجو رو...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۱۱
مسافر