گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

آخرین مطالب

این داستان: دروغ !

يكشنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۱۶ ب.ظ

دروغ واقعا یه ریسک بزرگ هست.

میخواستم برم یه جایی خرید. نمیخواستم لو بدم. به کسی که باهام بود گفتم میخوام برم فلان جا (یه جایی غیر از مرکز خرید.)

به حساب خودم مثلا پیچونده بودم. اقا رفتم خرید . خرید رو کردم. اسنپ گرفتم برگردم. همین سوار اسنپ میخواستم بشم دیدم داره از اونور خیابون دست تکون میده و صدام میکنه :|

اونم دقیقا همون روز همون ساعت اونجا نزدیک مرکز خرید کار داشته و اومده بود کاراش رو اکی کنه :|

راست و ریستش که کردم. ولی خوب واقعا دروغ ریسک هست. 

 

نتیجه ی اخلاقی:

دروغ نگید. فقط سعی کنید توی پیچوندن حرفه ای تر باشید. 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۲۰
مسافر

نظرات  (۲)

پیچوندن مهارتیست که من بلد نیستم T__T

کاش یه کلاس اموزش پیچوندن بدون دروغ میذاشتن

پاسخ:
شاید بشه گفت ؛ اینها همون مهارت های لازم برای زندگی در جامعه هست که هیچ کجا بهمون یاد دادن. نه مدرسه و نه هیچ کجای دیگه. 
اینکه نخوای یه چیزی رو بگی؛ در عین حال نخوای دروغ بگی ؛ کم مهارتی نیست.

اولین دروغ، مثل سیاهچاله، آدم رو به دنیای دروغگویی میکشونه...

پاسخ:
اوهوم.
البته من خودم نیاز دارم بشینم فکر کنم که ایا دروغ و پیچوندن، هر دو در مقابل صداقت قرار میگیرند و یا پیچوندن چیزی وسط این دو مفهوم هست!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی