میخوام این لحظه ها تو زندگیم کِش بیاد
چهارشنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۰۰ ب.ظ
اومدم کتابخونه مهندسی دو.
کافی شاپ کتابخونه.
احساس خوشبختی میکنم.
هوا بارونی شده.
فکر کن.
روز اخر شهریور باشه و پاییز و تابستون همدیگه رو بغل کرده باشن و تو توی خیابون باشی و از شدت خوب بودن هوا دلت نیاد برگردی خوابگاه.
بپیچی کتابخونه
ببینی عه
کافه شون راه افتاده که...
یه لاته سفارش دادم و نشستم به نوشیدن و گوش کردن به یه موزیک ملایم و دلنشین.
تنهام.
احساس خوشبختی میکنم.
احساس خوشبختی میکنم.
۰۱/۰۶/۳۰