گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

فکر و احساس میکنم، احمقانه ترین کار ممکن بی گدار به آب زدن هست. 

مخصوصا وقتی که این آب، ازدواج و بچه دار شدن و مسائل این تیپی باشه. 

وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم تحت هیچ شرایطی دوست ندارم مادر بشم. ذوق بچه های این و اون رو دارما... ولی برام تهوع آور و منزجر کننده هست مادر شدن و بودن. 

 

+البته که دیدن زندگی اطرافیان و آشنایان، اصلا بی تاثیر نیست!

۰۲/۰۸/۰۷
مسافر