گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

تجربه نوشت (۳۶)

شنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۳۳ ب.ظ

گفتن حتی یک جمله ، حتی یک کلمه، به بعضی ها اشتباه هست. 

درگیر خونه گرفتن هستم. جلوی یه بنده خدایی گفتم: ای کاش خونه ای که میگیرم، یه بالکون کوچولو داشته باشه. فوری شروع کرد از خونه های قد قوطی کبریت توی اون شهری که میخوام برم گفت و هزاران مشکل و بدبختی رو ردیف کرد. چیزهایی که خودم میدونستم و شنیدنشون صرفا پاشیده شدن ترشحات سیاه فکری اون ادم روی صورت من بود. 

بعضی از ادم ها، ادم های بدی هم نیستن. ولی نمیشه باهاشون صحبت کرد. بحث خونه گرفتن بشه، احتمالات سیاه رو در مورد خونه گرفتن مطرح میکنن. بحث ازدواج بشه و تو شرایطی برای ازدواجت مد نظر داشته باشی، سریع شروع میکنن به نصیحت که وای همه چیز باهم جور نمیشه. یعنی فقط کافی هست راجع به یه موضوع که حالت عام داره، تو فقط یه جمله بگی. سریع یه سری ترشحات سیاه میپاشه به سر و صورتت. 

این افراد لزوما ادم های بدی نیستن. ولی رفتار این مدلی دارن. رفتار ناکارامد. اینها اولین آسیب رو به خودشون زدن و میزنن و بعد به بقیه. این ترشحات سیاه رو روزی چند بار به ابعاد مختلف زندگی خودشون میپاشن. تنها راه مقابله باهاشون به نظر من این هست که اصلا سر صحبت رو باهاشون باز نکنی. مگر با اگاهی تمام و اینکه احتمال اینکه بتونن به تو کمک کنن یه احتمال پررنگ باشه. یه راه حل دیگه هم هست. در واقع یه نکته. وقتی یه صحبتی از دهنمون جلوی این ادم ها میپره بیرون، و اون ها شروع میکنن انواع و اقسام نشدن ها و شرایط سخت رو ردیف کردن، این نکته رو به خودمون یادآوری کنیم که این آدم فقط داره عقاید خودش رو که ناشی از حبس شدن آزادی اصیل‌ش در دیوارهای ذهنیش هست، ناشی از تجارب نه چندان جالب زیسته اش هست رو، مطرح میکنه. تو اروم باش دختر. تو قرار نیست مثل اون زندگی کنی. تو قرار نیست مثل اون ازدواج کنی. تو قرار نیست روابطی مثل اون داشته باشی. اصلا لازم نیست راضی کنی این ادم رو، یا براش منطق بیاری. تو اروم باش دختر. تو زندگی خودت رو داری. ما وظیفه نداریم با منطق و دلیل و برهان، دیوارهای ذهنی کسی رو خراب و بعد اصلاح کنیم. ما اولین و اولین وظیفه مون در رابطه با موضوعات مرتبط با خودمون هست. 

جمع بندی:

۱- هر حرفی رو نمیشه جلوی هر کسی زد. بعضی ها ظرفیت حتی یه بارقه ی نور رو هم ندارن. اینقدر که کوچولو هستن و دیوارهای ذهنی بلندی دارن و سریع دیوار و اجر ردیف میکنن واسه همین بارقه ی امید و نور. 

 ۲- ادم هایی که خودشون دچار نشخوار ذهنی هستن، خیلی سریع راجع به مسائل شما هم نشخوار میکنند برای شما. یعنی اگر خودتون دچار نشخوار نیستید، بیان حتی یه جمله به اینها ، باعث میشه ذهنشون همون جمله رو دست اویزی برای نشخوار قرار بده. نتیجه ی نشخوار بی مورد اون ها راجع به شما برای شما چی هست: احتمالا اول متعجب و بعد دچار خشم درونی میشید. چون نشخوار اون ها، به عنوان یه سری احتمال منفی بزرگ نمایی شده به شکل یه سری ترشح سیاه مسموم میپاشه به سر و صورتتون. انرژی و امید و زیبایی و نورانی بودن فکر رو کم میکنه. 

کسی که دچار نشخوار هست، احتمالا نمیتونه فکرش رو برای زندگی و امورات خودش مدیریت کنه، چرا فکر میکنیم میتونه برای ما مفید واقع شه؟ علاوه بر این اگر نشخوار ذهنیش زیاد باشه،  لزوما قرار نیست بخوای سوال بپرسی و یا کمک بگیری، گفتن یه جمله ی معمولی هم سریع دکمه ی ضامن اون ها رو میکشه. این ادم ها بهتر هست که از ادم هیچی ندونن. مخصوصا در مواردی که میتونن صحبت کنن (تخصص دارند) و یا موضوعات عام. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۵/۲۷
مسافر