گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

آخرین مطالب

گاهی اوقات فکر میکنم به خاطر پریودی خیلی از رقابت هایی که بین ما و پسرها هست ناجوانمردانه تموم میشه و نتیجه گیری میشه. 

موقعی که ما مونث ها هفته ی قبل از پریودی رو داریم میگذرونیم...اوج روزهای ناامیدی مون هست... اوج روزهایی که به خودمون و توانایی هامون شک میکنیم.... دچار خودهیچ پنداری شدیدی هستیم... خیلی اسیپ پذیر هستیم و اعصاب خودمون رو هم به زور داریم. 

حالا شرایط روحیت این مدلی هست. توی کل بدنت احساس خیس بودن میکنی... از بدن خودت بدت میاد... اصلا fresh نیستی... باید بخونی برای ارائه... باید بخونی برای میانترم. باید تمرین تحویلی تحویل بدی... باید پیاده سازی و شبیه سازی انجام بدی اونم با نرم افزارهایی که از کار کردن و اشنا بودن تو باهاشون ۸ ساعت هم نمیگذره. باید گیر و گور اینا رو بتونی هی سرچ کنی هی برطرف کنی.

مرد ها چی؟ 

اونا چیزی مثل پریودی که ماهی یکبار با این شدت درگیرشون کنه دارن ؟ تا جایی که من میدونم ندارن!

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۳۴
مسافر

مرزهای پاکی را درنوردیده بود.

حتی در رویاهایش هم 

"نرینه"ای نبود!

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۱۹
مسافر

شکست معناش همیشه این نیست که به چیزی که میخواستی

و براش تلاش کردی نرسی.

خیلی وقتها وقتی دیر برسی این هم یه نوع شکست هست!

وقتی میتوسنتی یه چیزی رو توی دو سال بدست بیاری ولی شش سال صرفش کردی

این خودش یه نوع از شکست محسوب میشه!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۱۰
مسافر