گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

آخرین مطالب

نیاز اصلی هر ادمی توی هر رابطه ای احترام متقابل هست.

فرقی نمیکنه اون رابطه والد فرزندی باشه یا دوستی با هم کلاسی دبیرستان و دانشگاه. و یا رابطه ی بین خواهر و برادر. رابطه ی بین دانشجو و استاد. یا رابطه ی زن و شوهری...

هر رابطه ای پایه اش این هست که توی اون رابطه احساس امنیت کنی و احترام متقابل وجود داشته باشه.

این دو تا نباشه هر چیز دیگه توی رابطه رنگ میبازه. تاثیر بقیه ی چیزها قابل انکار نیست. 

ولی دیگه رنگ و بو و عطر و طعم ندارن. 

هر موقع دیدین توی رابطه تون برای به کُرسی نشوندن حرفتون دارین قلدری بازی درمیارین بدونین یه جای کار میلنگه.اگر ادمها رو شرمنده ی محبت و اخلاق و احتراممون کنیم دیگه نیازی به غلدر بازی نیست.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۰
مسافر

ناسا اعلام کرده سه ماه و ده روزدیگه همه چیز تمومه... همه چیز... همه چیز که میگم یعنی نه فقط من و خانوادم و چیزهایی که دوست دارم... بلکه کلا قراره وجود بشر ٫ این موجود دو پا برای همیشه از بین بره.

من؟ 

کمی دلم میگیره... کمی ناراحت هستم ... و مخلوتی از چند تا حس دیگه. ولی یه چیزی رو میدونم . خوش حال قطعا نیستم. انگاری یه نفر با مشت زده تو صورتم و فعلا یه وَر صورتم بی حس هست و بعدا قراره دردش رو حس کنم.

یعنی بعد از ما ادم فضایی ها میان؟ یعنی یه نوع پیشرفته تر بشر میاد؟ مثلا مغزشون و قدرت فکرشون و یا حتی بدنشون تکامل یافته ی ما هست؟ چه جوری زندگی میکنن؟ میتونن عاشق بشن؟ چیزی از تنفر میدونن؟ اونا هم چیزی مثل هواپیما دارن که ۱۷۶ تا از نوع اونها بشینه توی اون مثلا هواپیما بعد مثلا خطا رخ بده و بعدش هم بوووووومممممممم ؟؟؟ بعد یه کسایی هم وجود داشته باشن بیان بگن خطای انسانی بوده؟؟؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۱ خرداد ۹۹ ، ۱۹:۵۹
مسافر

روزهایی رو میگذرونم که پر از تمرین تحویلی هست. باید برنامه های ازمایشگاه سیستم رو اکی کنم. باید تمرین های متلب رو بزنم و تحویل بدم. هفته ای دو تا دوتا میانترم دارم... تکالیف اساتید مثل گل های خودرو شدن . 

این هفته تموم میشه دوباره تمرین و تکالیف هفته ی بعد شروع میشه. از جای هر تمرین انگاری دو تا بیرون میاد. 

من اما سعی میکنم اروم باشم و با اینکه سرعتم توی کد زدن این روزها پایین هست . ولی سعی میکنم برسونم خودم رو و این ترم اخری حرص نخوردم. و اروم باشم.

تا جایی که میشه دارن سعی میکنن کاری کنن که احتمال تقلب دانشجو بیاد پایین و این خیلی وقتها برای ما بار روانی ایجاد میکنه. عملا کاری از دست ادم بر نمیاد. نمیشه بری تو دل استاد. اینم اینهایی که کینه شتری هستن بعضی هاشون.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۱۷
مسافر