ساعت پنج صبح است. بیدار شده ام. کافی میکس در دست رفتم که در محوطه ی خوابگاه قدم بزنم. سرپرست شب اجازه خروج از ساختمان خوابگاه را نمیدهد. میگوید خروج ساعت شش به بعد است.
به مستند آلبرتا فکر میکنم. به اینکه در یکی از این مستند ها، یکی از راوی ها میگفت در EPFL مرز مشخصی بین شهر و دانشگاه نیست. برای ورود به دانشگاه نیازی به مجوز نیست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!