گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

۱۶ مطلب با موضوع «تئوری‌های یک مسافر» ثبت شده است

اشتباهِ خودِ آدم،

که آدم دلش با اون اشتباه باشه،

شرف داره به راه درستی که،

اطرافیان بهت نشون میدن و 

دلت باهاش نیست!

حالا شما از رشته تحصیلی و دانشگاهِ محل تحصیل و کار و ازدواج و محل زندگی بگ‌ی‌ی‌ی‌ی‌ی‌ی‌ر

همین طور برو بالا !

دلت باهاش نباشه، با یه احتمال خیلی خوب، گند میزنی تو اون مورد!

 

 

+این تئوری نیاز به این داره که بیشتر بهش فکر کنم.

نیاز به این داره که دَم بکشه تا تبدیل بشه به یه تئوری پخته! ولی خوب گفتم بیام فعلا اینجا ثبتش کنم.

اگر حال کامنت داشتین، بگید باهاش موافقید یا نه

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۰۱ ، ۱۸:۴۷
مسافر

هر از یه مدت این حقیقت بهم یاداوری میشه که:

هیچ چیز اون قدر بزرگ نیست.

اگر چیزی برامون بزرگ هست شاید ما زیادی کوچک هستیم.

هیچ چیز اون قدر مهم نیست.

ادمیزاد کسی رو جز خدا و خودش نداره. به واقع خودش رو هم خیلی نداره.

ادم هایی که روی کمک دیگران حساب باز میکنن، دیر یا زود متوجه میشن که اشتباه میکردن.

مسیرهای اصلی زندگی رو ، تقریبا ادم تنهاست. تنهای تنها. 

فکر میکنی میتونی حساب باز کنی روی کمکشون. 

دیگران، مخصوصا نزدیکان ، همین که ترمز دستی نباشن، این خودش یعنی خیلی....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۰۲
مسافر

به تجربه به این مهم رسیدم که ادم ها هر چقدر چیپ لِو ِل‌تر باشن ، بیشتر راجع به دیگران صحبت میکنند و ایراد و اشکال کار دیگران رو میگیرند. به واقع کمتر حواسشون به خودشون هست. کمتر درگیر درست کردن و برطرف کردن عیب و ایرادهای خودشون هستند.

که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند...که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۰۰ ، ۲۳:۲۰
مسافر