به نظرم آدم وقتی یک پیشنهادی دریافت میکنه بهتر هست هر چه سریعتر دیت اول رو اکی کنه.
در وقت صرفه جویی بیشتری میشه.
به نظرم آدم وقتی یک پیشنهادی دریافت میکنه بهتر هست هر چه سریعتر دیت اول رو اکی کنه.
در وقت صرفه جویی بیشتری میشه.
گذشته، فقط مرور تجربه هاش خوب و مفید هست. وگرنه داستانها و آدمهایی که تموم شدن رو باید ریخت دور... و دیگه هیچ وقت بهشون برنگشت. هیچ وقت.
گاهی اوقات شنیدن حرف های دیگران و درد و دل هاشون مثل این میمونه که به ذهن و روح آدم سیاهی انتقال پیدا کنه. من؟ واقعا سعی میکنم دور بیاستم.
یه راه حل که به ذهنم رسیده این هست که فورا نباید جواب تلفن های این آدم ها رو داد. اگر صبح زنگ میزنه تو همون لحظه جواب نده. چون واقعا ممکن هست حرف هایی بزنه که ذهن تو رو بریزه بهم.
یه راه حل دیگه هم میتونه این باشه که بگی من باید برم و دوباره بهت زنگ میزنم ولی تا یه مدت نزنی، که طرف از هیجان تعریف کردن و درد و دل بیفته.
یه راه حل هم این هست که بگی من فقط ۱۰ مین وقت دارم بعدش منتظر تماس هستم که اون حرف هاش رو کوتاه کنه. و یا بگی دارم میرم بیرون و نمیشه گوشی دستم باشه خطرناک هست.
خلاصه حرف زدن رو باید پیچوند. (شاید بعدا این پست اپدیت بخوره و راه حل های علمی یاد بگیرم. برخورد های قاطع)