گاه نوشته های یک مسافر

این جا, یک مسافر که دوست دارد موهایش را آبی کند و بلند بلند اواز بخواند مینویسد...نوشته هایی که برخواسته از عقل, منطق, هورمون, عرفان, احساس و چند چیز خانه خراب‌کُن دیگر است!!!

۳۳ مطلب با موضوع «درس و مشق» ثبت شده است

روزهایی رو میگذرونم که پر از تمرین تحویلی هست. باید برنامه های ازمایشگاه سیستم رو اکی کنم. باید تمرین های متلب رو بزنم و تحویل بدم. هفته ای دو تا دوتا میانترم دارم... تکالیف اساتید مثل گل های خودرو شدن . 

این هفته تموم میشه دوباره تمرین و تکالیف هفته ی بعد شروع میشه. از جای هر تمرین انگاری دو تا بیرون میاد. 

من اما سعی میکنم اروم باشم و با اینکه سرعتم توی کد زدن این روزها پایین هست . ولی سعی میکنم برسونم خودم رو و این ترم اخری حرص نخوردم. و اروم باشم.

تا جایی که میشه دارن سعی میکنن کاری کنن که احتمال تقلب دانشجو بیاد پایین و این خیلی وقتها برای ما بار روانی ایجاد میکنه. عملا کاری از دست ادم بر نمیاد. نمیشه بری تو دل استاد. اینم اینهایی که کینه شتری هستن بعضی هاشون.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۱۷
مسافر

بعد از اذان که افطار میکنیم ادم سنگین میشه.

 به سختی باید همت کرد نماز رو خوند. 

بعدش چطوری بشینم پای درس؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۱۳
مسافر

عصبانی ام. 

با هر نرم افزاری که میام کار کنم یه ذره یکی از کارهام جلو بره به گیر و گور میخورم.

احساس میکنم نفرین شدن این روزا.

میرم سمت از سیستم ابونتو مشکل داره.

میرم سمت ویندوز۱۰ مجازی ساز مشکل پیدا کرده.

چیز ساده ای که توی یکی دوساعت اکی میشه داره از من روزها وقت میگیره.

میرم سمت پایان نامم یه ریدر خوب برای فایل های اکسل رو سیستم من نیست. میرم دان کنم. همش پولی شده. 

ذهنم خسته شده از بس توی هر چیزی به در بسته خوردم. 

فکر کنم نفرین های مامانم هست میگه بیا کار خونه انجام بده من نمیرم :))))

++ کلا عصبانی هستم از دوتا از استادام متفرم هستم. هر از یه مدت این تنفرم خودشو نشون میده.

گرچه وقتی سر و کارم باهاشون تموم بشه دیگه بهشون فکر نمیکنم. مثل یه فرایند که برای همیشه terminate شدن.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۲۴
مسافر